من شهریور 98 از قطار ترمز بریده جمهوری اسلامی بیرون پریدم

 

همانطور که می دانید قطار جمهوری اسلامی از دوره دوم ریاست جمهوری

 

ترمز برید.

 

از دوره دورم تا امروز، خیلی از مردم از قطار ترمز بریده جمهوری اسلامی 

بیرون پریده و به گوشه ای پناه بردند.

 

من شهریور ماه 98 زمانی که برای چندین بار پیایی در آزمون سلیقه ای دکتری (ملاک پذیرش دانشجو دکتری در ایران شده صرفن سلیقه اساتید و دانشگاهها نه چیزی دیگر) رد شدم،

 

از قطار ترمز بریده جمهوری اسلامی بیرون پریدم و به گوشه ای پناه بردم و تا به دکتریم نرسم، محال است مجدد به درون این قطار ترمز بریده شیرجه بزنم و همراهش شوم.

 

قطار جمهوری اسلامی ترمزش بریده و هیچ مقصدی ندارد جز ته دره. 

 

اگر می خواهید شما هم همپای این قطار به ته دره بروید، خوب بروید و رای بدهید

 

ولی اگر می خواهید به ته دره نروید، کافی است از قطار بپرید بیرون

 

یعنی

 

دست از حمایت از نظام بردارید.

 

من که تا به دکتریم نرسم، محال است بخواهم در این نظام از کسی حمایت کنم.

 

هر چه سر جمهوری، اسلامی و ایران بیاید به تخمم!

 

چرا فقط من ببازم؟! 

 

بیایید همه دور هم ببازیم یا همه دور هم ببریم .

 

شعار من اینه:

 

برد برای همه و باخت هم برای همه .

 

باخت من در دکتری برد شه، تا برد دیگری تضمین شه

 

اگر قرار است ببازم حداقل سهمم در عدم ادامخ نظام را ایفا کنم همه دور هم ببازیم

 

چرا فقط من ببازم؟! چرا کاری نکنم همه دور هم ببازیم؟! 


مشخصات

آخرین جستجو ها